یعنی بازم دروغ گفت

ساخت وبلاگ

داشتم تصمیم میگرفتم برگردم به زندگی از هم پاشیده شده یا نه ... شاید بتونم از نو شروع كنم ... كل خاطرات بد گذشته رو فراموش كنم و یه شروع دوباره داشته باشم ... ولی نشد ... تلاش كردم كه بشه ولی به در بسته خوردم ...

چند ماهی بود كه اصلا تلگرام نداشتم و اصلا از فكر چك كردن انلاینی مصطفی بی خیال شده بودم ... ماه های اول جداییمون خیلی انلاینیشو با اون خانم چك می كردم ... كه اسفند ماه بود كه دیگه اون خانم كلا اكانتشو حذف كرده بود و یه كوچولو دلم قرص شد كه شاید بهم زدن با هم ... پدرش هم همینو می گفت ... می گفت مصطفی دوسم داره و عاشقمه ... مصطفی بدون تو نمی تونه ... بعدشم پیگیریهای خود مصطفی برای اشتی با من ... دلمو یه كوچولو قرص كرده بود ... تا اینكه چند روز پیش گفتم بزار انلاینی مصطفی رو با اون خانمه چك كنم ...  شماره خانمه رو تو گوشی خواهرم زدم و دیدم بله تلگرامو دوباره نصب كرده و دقیقا انلاینیهاش با مصطفی یكیه ... نمی دونم ... نمی خوام قضاوت كنم ... شایدم اشتباه فكر می كنم ولی دیگه نمی تونم اعتماد كنم ... می خواستم به خود مصطفی زنگ بزنم و بگم نامرد چرا منو گول میزنی چرا منو خر فرض می كنی ولی پشیمون شدم ... گفتم شاید من اشتباه می كنم ... شاید اون زن انلاینیش اتفاقی با مصطفی یكیه ... شایدم اون داره انلاینی مصطفی رو مثل من چك می كنه ...

ولی داغون كه بودم داغونترم شدم ... كسی كه بعد از ماه ها جدایی با التماس میاد و می گه دوست دارم میشه كه دروغ بگه ...؟؟؟!!!! یعنی اشفتگی منو دید و بازم بهم دروغ گفت !!!!!!!!!!؟؟؟ یعنی كل حرفاش بازم دروغ بود ؟؟؟ !!!! چرا اینقدر من ساده ام و با یه دوست دارم و قربونت برم گول می خورم ... دیگه خدا ام بیاد بگه دوست دارم باورم نمیشه ...

اصلا حوصله هیچی رو ندارم ... یعنی میخوام برم یه جایی كه هیشكی نباشه ... نه خانوادم و نه حتی هیچ ادم دیگه ای ...

 

اقا مصطفی زنگ زدن...
ما را در سایت اقا مصطفی زنگ زدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khianatm بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 10 تير 1398 ساعت: 10:10