بیماری بابا

ساخت وبلاگ

چند هفته ای بود كه بابام معده ش اذیتش می كرد و خیلی جدی نمیگرفت ...

چهارشنبه 19 بهمن ماه  :  بابا اندوسكوپی شد  متاسفانه بابا سرطان معده داره و یه توده بزرگ دهانه معده رو احاطه كرده و این بیماری خاموش همیشه بدون علامته و متاسفانه موقعی كه خیلی بزرگ میشه تازه متوجه علائمش میشم ... بدشانسی اینجا بود كه یه هفته تمام منتظر جواب پاتولوژی بابا بودیم ...

بیست و پنج بهمن با هادی رفتیم مطب دكتر بزم ... دكتر بزم تایید كرد و بابا رو برای معاینه خواست

یكشنبه  یك اسفند ماه : جواب پاتولوژی ام متاسفانه نوع بد كنسر رو نشون میده

شنبه سی بهمن ماه : جواب سی تی اسكن نشون داد كه متاستاز كبدی و حفره شكمی هم داره ...  و خانم دكتر زاهدی و خانم دكتر رضایی مهر تایید و كوبیدن به تمام احساسات ما ...

دوشنبه  و سه شنبه دوم و سوم  اسفندماه : اولین جلسه شیمی درمانی بابا هر چهارده روز یكبار این كارو باید ادامه بدیم تا هشت جلسه دو روزه

خودش نمی دونه كه این توده بدخیم با هماهنگی هایی كه با دكترش انجام دادیم تا این حد میدونه كه یه زخم خوشخیمه ...

از اون روز سعی كردم قوی باشم درست مثل خود بابا كه تو همه شرایط قویه و ضعفی از خودش نشون نمیده ...

فقط از خدا یه معجزه میخوام ...

زندگی برای هممون سخت و تلخ شده ...

مامان افسرده شده ... خواهرا و برادرا داغون ... عموها و پسرعموهام نگران و مضطرب ...

خدایا روزای بدون بابامو نمیخوام ... خودت میدونی چقدر دوسش دارم و بهش وابسته ام ...

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 12:33 توسط سودا  | 

اقا مصطفی زنگ زدن...
ما را در سایت اقا مصطفی زنگ زدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khianatm بازدید : 67 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 4:45